English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 231 (4020 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
metal U فلزی کردن
metals U فلزی کردن
metallizo U فلزی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lap U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lapped U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lock U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
locks U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
galvanised U ابکاری فلزی کردن
galvanises U ابکاری فلزی کردن
galvanising U ابکاری فلزی کردن
galvanize U ابکاری فلزی کردن
galvanizes U ابکاری فلزی کردن
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
dimpling U پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
kopfring U حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
lion heart U مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
snap swivel U حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
flan U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
flans U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
rack U آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
chimney-crane U [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
Other Matches
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
metallic U فلزی
bimetallic U دو فلزی
metal rule U خط کش فلزی
cladding U اب فلزی
metalloid U فلزی
monometallism U یک فلزی
all metal type tube U لامپ فلزی
clasp U گره فلزی
non metallic U غیر فلزی
tip staff U عصای سر فلزی
hollow ware U ادوات فلزی
galvanised U اب فلزی دادن
galvanises U اب فلزی دادن
clasped U گره فلزی
clasping U گره فلزی
clasps U گره فلزی
wire mesh U شبکه فلزی
minted money U پول فلزی
metallic soap U صابون فلزی
metallic paints U رنگهای فلزی
aneroid barometer U جوسنج فلزی
carcase U اسکلت فلزی
metal type tube U لامپ فلزی
galvanizes U اب فلزی دادن
thimble U چشمی فلزی
lapping head U سمبه فلزی
ribbons U نوار فلزی
galvanize U اب فلزی دادن
marlinspike U پاروی فلزی
buckles U تسمه فلزی
ribbon U نوار فلزی
protective plating U حفاظ فلزی
buckled U تسمه فلزی
pannikin U فنجان فلزی
buckle U تسمه فلزی
galvanising U اب فلزی دادن
aneroid U جوسنج فلزی
cable U طناب فلزی
cabled U طناب فلزی
metal ornament پولک فلزی
hard ware U فروف فلزی
metallic luster U جلای فلزی
metallic filament U افروزه فلزی
metallic electrode U الکترود فلزی
armature U میله فلزی
metallic currency U پول فلزی
metal spraying تزریق فلزی
flitter U پولک فلزی
elephant shelter U پناهگاه فلزی
metallic conduction U رسانش فلزی
metal ware آلات فلزی
metallic arc U قوس فلزی
metallic bond U پیوند فلزی
cladding U روکش فلزی
metal lath U شبکه فلزی
metal lamp U لامپ فلزی
metallic packing U پوشش فلزی
titanium U عنصر فلزی
metallic packing U لایی فلزی
metal ware ضرف فلزی
metal جسم فلزی
bimetalism U سیستم دو فلزی
metals U جسم فلزی
metal coat U روکش فلزی
brummagem U مسکوک فلزی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
try square U گونیای فلزی
strategic concentration by rail U نشرمسکوکات فلزی
metal industries U صنایع فلزی
bimetallic wire U سیم دو فلزی
metallic circuit U مدار فلزی
strap U تسمه فلزی
ladder scaffold U داربست فلزی
sheet U ورق فلزی
thimbles U چشمی فلزی
sheets U ورق فلزی
scaffold U داربست فلزی
gratling U نرده فلزی
cleat U تسمه فلزی
thimble eye U چشمی فلزی
sheet piling U سپر فلزی
straps U تسمه فلزی
stave U نوار فلزی
nonmetallic U غیر فلزی
locker U کابینت فلزی
shim U لایی فلزی
lockers U کابینت فلزی
scaffolds U داربست فلزی
metal rod میله فلزی
metal slitting saw U اره قدکن فلزی
billy U نوعی کتری فلزی
electrical metallic tubing U لوله برقی فلزی
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
metal sheathing U روکش کاری فلزی
intermetallic compounds U ترکیبات بین فلزی
cable U مفتول فلزی بافته
metal stamping قالب گیری فلزی
metalic arch welding U جوش قوسی فلزی
structures U ساختمان اسکلت فلزی
structuring U ساختمان اسکلت فلزی
incandescent metallic oxid cathode U کاتد اکسید فلزی
tungsten U فلزی از جنس کروم
organometallic compound U ترکیب الی فلزی
metal sheathing U پوشش کاری فلزی
perforated metal basket U سبد فلزی مشبک
reinforced grillage U ارماتور مشبک فلزی
bushing U استر برنجی یا فلزی
mesh reinforcement U ارماتور مشبک فلزی
metal cone tube U لامپ مخروطی فلزی
building steel lathing U اسکلت فلزی ساختمان
metal cutting saw اره فلزی [ابزار]
billies U نوعی کتری فلزی
metal foil ورق نازک فلزی
strategic concentration by rail U سیستم پولی فلزی
structure U ساختمان اسکلت فلزی
metal gauze U بافت توری فلزی
oarlock U جایگاه فلزی پارو
metal planting U روکش کاری فلزی
cabled U مفتول فلزی بافته
spacer disk U استوانه توپر فلزی
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
dag U نوک فلزی بندکفش
template U قالب چوبی یا فلزی
symmetallism U سیستم دو فلزی مختلط
luggage net U باربند فلزی مشبک
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
bemetallic thermometer U گرماسنج زوج فلزی
thimble U لوله فلزی کوتاه
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
thimble U حلقه فلزی شیاردار
chock U چشمی فلزی روی پل
Crittal windows U [پنجره لولادار فلزی]
surface plate U تراز فلزی یا اهنی
thimbles U لوله فلزی کوتاه
tin hat U کلاه خود فلزی
thimbles U حلقه فلزی شیاردار
aglet U نوک فلزی بندکفش
plates U صفحه فلزی ورقه
hardwareman U فروشنده افزارواسباب فلزی
bimetallism U نظام پولی دو فلزی
washers U انواع واشر فلزی
bimetallic standard U پایه پولی دو فلزی
templates U قالب چوبی یا فلزی
ferrules U بست فلزی زدن
heavy plate U ورق فلزی سنگین
wires U هادی فلزی نازک
plate U صفحه فلزی ورقه
ferrule U بست فلزی زدن
wire U هادی فلزی نازک
washer U انواع واشر فلزی
reverse side of metal work U پشت کار فلزی
enamel plaque U لوحه فلزی میناکاری شده
back square U گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
well curbing U صفحه فلزی که در چاه می اندازند
structural steel work U اسکلت بندی فلزی ساختمان
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
tace U صفحات فلزی زره زیرکمر
chromium U فلزی سخت وخاکستری رنگ
metalline U فلزی اغشته به نمک فلزات
alchemy U ترکیب فلزی با فلز پست تر
metallist U طرفدارپول فلزی یا مسکوک کارگرفلزات
metallic oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی
platter U صفحه فلزی پهن سینی
platters U صفحه فلزی پهن سینی
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
snatch block U قرقره فلزی چفت دار
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
tasse U صفحات فلزی زره زیرکمر
non metal U جسم بسیط غیر فلزی
bead U موج خطی در ورقههای فلزی
fusible metal strip U نوار فلزی ذوب شونده
gunter's chain U متر فلزی نقشه برداری
martensite U ماده فلزی سخت وشکننده
ribbon U ماده فلزی باریک و بلند
radiator shutter U پنجره فلزی محافظ رادیاتور
beads U موج خطی در ورقههای فلزی
sheet roller U کارخانه نورد ورق فلزی
drip-joint U [اتصال بین دو ورق فلزی]
ribbons U ماده فلزی باریک و بلند
carbide tip U صفحه کوچک فلزی سخت
diecasting U ریخته گری با قالب فلزی
planchet U صفحه فلزی مخصوص ضرب سکه
backing plate U صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
backiron U صفحه فلزی پشت حلقه بسکتبال
bit U میله فلزی داخل دهان اسب
capel U سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
bits U میله فلزی داخل دهان اسب
monometalism U سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
etchings U سیاه قلم با چاپ فلزی وتیرابی
bright work U سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
plating U روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
etching U سیاه قلم با چاپ فلزی وتیرابی
pipe cutter U اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com